مهربد عشاق

جشن تولد دو سالگی

مهربد جان میخوام در مورد جشن تولد دوسالگیت بگم. چون امسال مامانت یکمی درگیر درس هستش برات مهمونی مفصل نگرفت ولی یه مهمونی خانوادگی گرفت که خیلی خوب بود. باید از فوت کردن کیکت بگم که عالی فوت کردی اولش با کلی تلاش فوت کردی ولی دفعات بعد که با اصرار تو شمع را روشن میکردیم خیلی تلاشت کمتر بود و با دو یا سه فوت شمع را خاموش میکردی و خاله جون من عاشق فوت کردنت هستم. ولی تو تولدت کلی رقصیدی و کلی هیجان دادی به مهمونی . همه کادوهات را خودت باز کردی و با بوس کردن از همه مهمونها بابت کادوهاشون تشکر کردی  . یه جایی تو مهمونی حسابی ترسیدی زمانی که پارتی پوپر ( بمب کاغذ رنگی ) را  ترکوندیم و تو شک شدی و به خاطر وسواست روی کاغذ ...
27 مهر 1394

شیطونیهای مهربد

مهربد جان دیگه دوساله شدی خاله . چند روز قبل داشتم به روز تولدت فکر میکردم وقتی اولین بار تو راهرو بیمارستان دیدمت از خوشحالی گریه کردم . همه خانواده اونجا بودند خیلی روز قشنگی بود عزیزم . الان هم که بهش فکر میکنم چشمام پر اشک میشه .بهترین لحظات را تو این دو سال برامون به وجود آوردی. همه کارهات برام جذابه از دندان درآوردنت ( که البته پدر و مادرت حسابی خسته شدند ) ، سینه خیز رفتنت ، راه رفتنت و این روزها حرف زدنت که بینهایت بی نظیره . خیلی با ناز حرف میزنی و من عاشق حرف زدنت هستم . زمانیکه که حال داشته باشی و سرحال باشی گوشی تلفن را برمی داری و شروع به حرف زدن میکنی خیلی دوست دارم بدونم چی میگی عزیزم. بینهایت شیطون هستی و عاشق رقصی...
13 مهر 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربد عشاق می باشد